تأمین زیرساختهای هوش مصنوعی از فعالیت های کلیدی پژوهشگاه ICT است
در حالی که هوش مصنوعی به یکی از مهمترین حوزههای فناوری در جهان تبدیل شده است، نقش نهادهای نظارتی در تضمین کیفیت و استانداردسازی محصولات این حوزه بیش از پیش اهمیت یافته است. در کشور متولیهای مختلفی فعالیتهای این حوزه را پیگیری میکنند. مرکز نوآوری و توسعه هوش مصنوعی پژوهشگاه ارتباطات و فناوری اطلاعات قدیمیترین نهاد حاکمیتی کشور در حوزه هوش مصنوعی است که از سال ۱۳۹۹ آغاز به کار کرده است.
به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه ارتباطات و فناوری اطلاعات (مرکز تححقیقات مخابرانت ایران)؛ محمد هادی بکایی، رئیس مرکز توسعه هوش مصنوعی پژوهشگاه ارتباطات، در گفتگو با ماهنامه پیوست به بررسی مأموریتها، چالشها و انتظارات از حاکمیت در این حوزه پرداخت.
مسئولیتهای مرکز توسعه و نوآوری هوش مصنوعی چه تفاوتی با سایر مراکز هوش مصنوعی دارد؟
مسئولیتهای مرکز نوآوری و توسعه هوش مصنوعی در مقایسه با سایر مراکز هوش مصنوعی، از چند جهت متمایز است. این مرکز ماموریتهای گستردهای دارد که شامل توسعه زیرساختها و منابع هوش مصنوعی، پیشبرد کاربردهای نوین این فناوری، توسعه علمی و پژوهشی در حوزه هوش مصنوعی، استقرار مرجعیت رگولاتوری و حقوقی، گسترش تعاملات بینالمللی و ترویج نوآوری در این حوزه میشود. علاوه بر این، مرکز بهعنوان مشاوری کلیدی در اجراییسازی تحول دیجیتال با محوریت هوش مصنوعی در نهادهای حاکمیتی عمل میکند.
یکی از اصلیترین وظایف این مرکز، ارزیابی و آزمایش محصولات هوش مصنوعی است. مرکز توسعه و نوآوری هوش مصنوعی بهعنوان مرجعی معتبر در کشور، مسئولیت ارزیابی محصولات هوش مصنوعی را بر عهده دارد. آزمایشگاه مرجع این مرکز، فرآیند ارزیابی محصولات را با استفاده از مجموعه دادههای تخصصی و مدلهای مرتبط با هر حوزه انجام میدهد. این ارزیابیها بر اساس معیارهای دقیق و متناسب با کاربردهای مشخص تعریف شدهاند. هدف اصلی از ایجاد این آزمایشگاه، بررسی و ارزیابی محصولات توسعهیافته در حوزه هوش مصنوعی است تا در صورت نیاز به استفاده در سطح کلان، مشخص شود کدام محصول برای کدام شرکت یا کاربرد خاص، کارآمدتر است. این فرآیند نهتنها به بهبود کیفیت محصولات کمک میکند، بلکه باعث انتخاب و استفاده بهینه از آنها را نیز تسهیل میشود. بهعنوان یک نهاد حاکمیتی این مرکز تمرکز خود را بر نظارت و ارزیابی و ایجاد بنچمارکهای استاندارد قرار داده و از ورود مستقیم به توسعه محصولات خودداری میکند.
انتظارات از حاکمیت در این بخش شامل چه مواردی است؟
در مرحله اول، تمرکز اصلی بر حمایت از بخش خصوصی و تسهیل فرآیند توسعه محصولات هوش مصنوعی است. این حمایتها شامل ارائه دادگان (دیتاستهای) استاندارد، توسعه بنچمارکهای معتبر و ایجاد زیرساختهای لازم برای ارزیابی محصولات است. شرکتها با استفاده از این ابزارها میتوانند کیفیت محصولات خود را در تراز جهانی ارزیابی کنند، نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی نمایند و در جهت بهبود و تقویت محصولات خود گام بردارند.
این نقش بر عهده آزمایشگاه هوش مصنوعی مرکز است؟
در این مرحله، نقش آزمایشگاه مرجع هوش مصنوعی بیشتر تسهیلگرانه و حمایتی است. این مرکز با توسعه دادگان استاندارد و بنچمارکها در حوزههای مختلف، به شرکتها کمک میکند تا محصولات خود را با دقت بیشتری آزمایش و بهبود دهند. این رویکرد نهتنها به رشد و توسعه بخش خصوصی کمک میکند، بلکه کیفیت محصولات هوش مصنوعی را در سطح ملی ارتقا میدهد. حمایت حاکمیت در این زمینه میتواند شامل تأمین منابع مالی، کاهش هزینههای ارزیابی، و ایجاد بسترهای قانونی و فنی لازم باشد.
در کنار این حمایتها، موضوع امنیت و کیفیت دادگان هم اهمیت زیادی دارد. بهویژه در کاربردهای حساس مانند تشخیص چهره، هرگونه خطا میتواند تبعات جدی به همراه داشته باشد. بنابراین، دادگان مورد استفاده در ارزیابیها باید از نظر امنیتی قابلاعتماد و از نظر کیفیت تضمینشده باشند. این امر نیازمند همکاری نزدیک بین حاکمیت، بخش خصوصی و مراکز تحقیقاتی است.
پس از شکلگیری یک زیستبوم پایدار هوش مصنوعی در کشور، نقش نظارتی حاکمیت پررنگتر میشود. در این مرحله، حاکمیت میتواند با تعیین استانداردها و قوانین لازم، اطمینان حاصل کند که محصولات هوش مصنوعی از نظر امنیتی و کیفیتی در سطح مطلوبی قرار دارند. این نظارت باید بهگونهای باشد که هم از منافع عمومی محافظت کند و هم مانع رشد و نوآوری در بخش خصوصی نشود.
یعنی حاکمیت وارد امور اجرائی میشود؟
بهطور خلاصه، انتظارات از حاکمیت در این حوزه شامل حمایت از بخش خصوصی در مراحل اولیه توسعه، تسهیل دسترسی به دادگان و زیرساختهای لازم و در نهایت نظارت بر کیفیت و امنیت محصولات پس از شکلگیری زیستبوم پایدار هوش مصنوعی است. این رویکرد متوازن به رشد پایدار و ایمن فناوری هوش مصنوعی در کشور کمک خواهد کرد.
سند ملی هوش مصنوعی که از طرف پژوهشگاه تهیه شد، به نظر شما چه نقاط قوت و ضعفهایی داشت؟
سند هوش مصنوعی که توسط پژوهشگاه ارتباطات و فناوری اطلاعات تهیه شده است، نقاط قوت و ضعفهایی دارد که بهطور خلاصه به آنها میپردازیم. این سند که در سال ۱۴۰۰ تدوین و در سال ۱۴۰۲ بهروزرسانی شد، هر چند در سطح ملی تصویب نهایی نشد اما بخشهای قابلتوجهی از آن در سند ملی هوش مصنوعی مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی و همچنین در تدوین برنامه ملی هوش مصنوعی مورد استفاده قرار گرفته است. یکی از نقاط قوت این سند، ایجاد چارچوبی روشن برای هماهنگی و همافزایی بین نهادهای مختلف در حوزه هوش مصنوعی است. این سند با نگاشت نهادی دقیق، نقشها و مسئولیتهای هر بخش را مشخص کرده و زمینه را برای همکاریهای بینسازمانی فراهم میکند.
از جمله اقدامات مثبت مبتنی بر این سند، تهیه لایحه هوش مصنوعی با رویکرد تسهیلگری و تدوین نظامنامههای فنی و استانداردسازی در این حوزه است. پژوهشگاه بهعنوان متولی استانداردسازی هوش مصنوعی از سوی سازمان ملی استاندارد شناخته شده و نقش دبیرخانه کمیته زیرمجموعه هوش مصنوعی ایزو در ایران را نیز بر عهده دارد. این موقعیت به ایران این امکان را میدهد تا در تدوین استانداردهای بینالمللی مشارکت فعال داشته باشد و از تحمیل استانداردهای خارجی که لزوماً با نیازهای ملی همخوانی ندارند، جلوگیری کند.
شما قبلا گفته بودید سند باید در حین اجرا اصلاح شود.
با این حال، یکی از نقاط ضعف این سند و در کل سند ملی هوش مصنوعی، کندی در اجرای برخی از اقدامات پیشبینیشده است. اگرچه گامهای ابتدایی بر اساس این اسناد برداشته شده، اما بسیاری از برنامهها هنوز بهطور کامل عملیاتی نشدهاند. این موضوع میتواند به دلیل چالشهای ساختاری، کمبود منابع یا نیاز به هماهنگی بیشتر بین نهادهای مرتبط باشد.
در برنامه هفتم توسعه نیز وزارت ارتباطات بهعنوان متولی تأمین زیرساختهای لازم برای توسعه اقتصاد دیجیتال و هوش مصنوعی تعیین شده است. پژوهشگاه در این راستا اقدامات عملیاتی را آغاز کرده و نقش فعالی ایفا میکند. با این حال، برای تحقق کامل اهداف سند، نیاز به تسریع در اجرای برنامهها و رفع موانع پیشرو وجود دارد. بهطور کلی، سند ملی هوش مصنوعی چارچوب مناسبی برای توسعه این فناوری در کشور فراهم کرده است، اما موفقیت کامل آن منوط به اجرای بهموقع و هماهنگ برنامهها و رفع چالشهای موجود است.
برنامه ملی هوش مصنوعی در چه مرحلهای است؟
برنامه ملی هوش مصنوعی در حال حاضر در مراحل پایانی تدوین و تصویب قرار دارد. برای درک بهتر وضعیت این برنامه، ابتدا لازم است تفاوت بین سند ملی هوش مصنوعی و برنامه ملی هوش مصنوعی را توضیح دهیم. سند ملی هوش مصنوعی به کلیات این حوزه، از جمله چشمانداز، اهداف کلان، و اقدامات استراتژیک میپردازد. در حالی که برنامه ملی هوش مصنوعی بر اساس اهداف تعیینشده در سند ملی، اقدامات عملیاتی، نگاشت نهادی را انجام داده و مسئولیتهای هر سازمان را بهطور دقیق مشخص میکند. به عبارت دیگر، برنامه ملی نقشه راه اجرایی برای تحقق اهداف سند ملی است.
در این راستا، سازمانهای مختلفی برنامههای خود را برای توسعه هوش مصنوعی ارائه دادهاند. از میان این برنامهها، اسناد تهیهشده توسط سازمان ملی هوش مصنوعی و مرکز نوآوری و توسعه هوش مصنوعی پژوهشگاه ارتباطات و فناوری اطلاعات بهعنوان کاملترین و جامعترین برنامهها شناخته شدهاند. این اسناد با در نظر گرفتن نیازهای ملی و تجربیات بینالمللی، چارچوب مناسبی برای توسعه هوش مصنوعی در کشور فراهم کردهاند.
در ادامه، با برگزاری جلسات متعدد و با حضور دستگاههای ذیربط، برنامههای ارائهشده توسط سازمانهای مختلف با یکدیگر ادغام شدهاند. این ادغام با هدف پوشش نقاط قوت و رفع نقاط ضعف هر برنامه انجام شده است تا در نهایت یک برنامه ملی منسجم و کارآمد تهیه شود. این فرآیند مشارکتی باعث شده است که برنامه ملی هوش مصنوعی از نظر جامعیت و عملیاتی بودن به سطح مطلوبی برسد.
این برنامه در حال اجرا است؟
در حال حاضر، این برنامه مراحل نهایی تصویب خود را طی میکند. امیدواریم ظرف هفتههای آینده و قبل از پایان سال این فرآیند به نتیجه برسد و برنامه ملی هوش مصنوعی بهطور رسمی تصویب و ابلاغ شود. با تصویب این برنامه، کشور جهت مشخصی برای توسعه هوش مصنوعی پیدا خواهد کرد و منابع لازم نیز بهطور مناسب تخصیص خواهد یافت. این اتفاق میتواند نقطه عطفی در پیشبرد اهداف ملی در حوزه هوش مصنوعی و تبدیل ایران به یکی از بازیگران اصلی این فناوری در سطح منطقه و جهان باشد.
آیا طرح هوش مصنوعی مجلس هم در راستای رویکرد اجرایی مثل سند تدوین شده است؟
طرح هوش مصنوعی که در مجلس تدوین میشود بیشتر بر تعیین جایگاه هریک از مراکز متمرکز
است. این طرح که در مرکز پژوهشهای مجلس در دست تدوین است و با تمرکز بر تعیین جایگاه سازمان ملی هوش مصنوعی و وظایف دستگاههای مرتبط مانند وزارت ارتباطات، وزارت امور خارجه و معاونت علمی ریاست جمهوری، با چالشهای متعددی روبهرو است. به عنوان یک طرح که قرار است به قانون تبدیل شود، ایرادات متعددی به آن وارد شده که هماکنون در حال جمعبندی و بازنگری است.
تاخیر در اجرای پروژه به دلیل نبود رگولاتوری است یا نبود زیرساخت مانع شده است؟
تأخیر در اجرای پروژههای حوزه هوش مصنوعی را میتوان به دو عامل اصلی نسبت داد؛ نبود زیرساختهای اساسی و چالشهای مرتبط با رگولاتوری و هماهنگی بیندستگاهی. این دو موضوع در کنار هم باعث شدهاند که پیشرفت در این حوزه بهطور کامل محقق نشود.
در مورد زیرساختها، باید گفت که دسترسی به دادههای باکیفیت، منابع محاسباتی قدرتمند، و شبکههای ارتباطی پیشرفته از ضروریات توسعه هوش مصنوعی هستند. بدون این زیرساختها، حتی با وجود برنامهریزیهای دقیق، اجرای پروژهها با دشواری مواجه میشود. وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات بهعنوان یکی از بازیگران اصلی در این حوزه، تلاش کرده است تا با پروژههایی مانند ایجاد ابر دولت، قطبهای مراکز داده و سرمایهگذاری در زیرساختهای فناوری اطلاعات بخشی از این نیازها را برطرف کند؛ با این حال، هنوز جای کار بیشتری وجود دارد و تأمین کامل زیرساختها نیازمند همکاری و سرمایهگذاری بیشتر است.
از سوی دیگر، چالشهای رگولاتوری و هماهنگی بیندستگاهی نیز نقش مهمی در این تأخیرها داشتهاند. اختلافات و عدم انسجام بین نهادهای مرتبط باعث تأخیر در تخصیص بودجه و تعیین نقشهای مشخص برای هر نهاد شده است. این موضوع به ویژه در حوزههایی که نیازمند همکاری چندین سازمان هستند، مانند استانداردسازی و رگولاتوری، مشهود است. برای مثال، تدوین قوانین و مقرراتی که بتواند بهطور هماهنگ نیازهای بخشهای مختلف را پوشش دهد، هنوز به نتیجه نهایی نرسیده است.
وزارت ارتباطات میتواند این نقش را داشته باشد؟
وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات بهعنوان یکی از نهادهای کلیدی در توسعه زیستبوم هوش مصنوعی، نقش مهمی در پیشبرد این حوزه ایفا میکند. این وزارتخانه با تمرکز بر پروژههای زیرساختی و تسهیلگری، تلاش کرده تا بستر لازم برای رشد هوش مصنوعی را فراهم کند. با این حال، موفقیت کامل این تلاشها منوط به همکاری و هماهنگی بیشتر بین سایر نهادهای مرتبط است. بدون تعریف دقیق نقشها و مسئولیتها، و همچنین تخصیص بهموقع بودجههای موردنیاز، پیشرفت در این حوزه کند خواهد بود.
برای رفع این چالشها، نیاز به اقدامات عملی داریم. اولاً، هر نهاد باید مسئولیتهای خود را بهطور شفاف بداند و از موازیکاری جلوگیری شود. ثانیاً، ایجاد مکانیزمهای هماهنگی مؤثر بین نهادهای مختلف برای تسریع در تصمیمگیری و اجرای پروژهها ضروری است. ثالثاً، سرمایهگذاری بیشتر در زیرساختهای اساسی مانند دادههای باکیفیت، منابع محاسباتی، و شبکههای ارتباطی باید در اولویت قرار گیرد. و در نهایت، تدوین و تصویب سریعتر قوانین و مقرراتی که بتواند بهطور جامع نیازهای حوزه هوش مصنوعی را پوشش دهد، از اهمیت بالایی برخوردار است.
در نهایت، برای دستیابی به پیشرفت قابلتوجه در حوزه هوش مصنوعی، همزمانی تأمین زیرساختها و بهبود هماهنگی بیندستگاهی ضروری است. این دو عامل در کنار هم میتوانند زمینه را برای اجرای موفقیتآمیز پروژههای هوش مصنوعی فراهم کنند.
تامین زیرساخت در چه بخش هایی بر عهده وزارت ارتباطات است؟
تأمین زیرساختهای لازم برای توسعه هوش مصنوعی یکی از مسئولیتهای کلیدی ما و وزارت ارتباطات است. این زیرساختها شامل چند بخش اصلی میشود که هر کدام از اهمیت بالایی برخوردارند. یکی از محورهای کلیدی، تأمین زیرساختهای پردازشی سریع و ایجاد دیتاسنترهای مستقل است. این دیتاسنترها بهعنوان پایهای برای استقلال فناورانه در حوزه هوش مصنوعی عمل میکنند و باید با برنامهریزی دقیق و مؤثر تقویت شوند. بدون این زیرساختها، حتی پیشرفتهترین الگوریتمها و مدلهای هوش مصنوعی نیز نمیتوانند بهطور کامل به کار گرفته شوند.
اما این زیرساختها بیشتر سختافزاری است که تهیه آنها چالشهای خاص خود را دارد.
یکی از چالشهای مهمی که در بسیاری از اسناد و برنامهها نادیده گرفته شده، فقدان برنامهریزی برای ورود به حوزه طراحی و ساخت تراشهها (چیپستها) است. با وجود اسنادی مانند سند ابررسانه و سند نیمههادیها، حوزه هوش مصنوعی نیازمند یک مسیر مشخص برای ورود به این صنعت حیاتی است. این مسیر باید شامل برنامهریزی برای خرید ادوات مرتبط با لیتوگرافی و در بلندمدت توسعه توانمندیهای داخلی در طراحی و ساخت تراشهها باشد. بدون این اقدامات، وابستگی به واردات همچنان باقی میماند و استقلال فناورانه در این حوزه تحقق نخواهد یافت.
البته ساخت تراشه نیاز به فناوریهای پیشرفتهای دارد و این مسیر چالشهای خاص خود را دارد. اما تجربههای مشابه در حوزههایی مانند صنعت هستهای نشان داده که دستیابی به توانمندیهای تولید مستقل، حتی در سطوح اولیه، میتواند زمینهساز پیشرفتهای بزرگتر و باز شدن درهای جدید در صنایع مختلف باشد. بنابراین، برنامهریزی برای دستیابی به فناوریهای عمیق و استقلال در تولید زیرساختهای هوش مصنوعی، باید بخشی از استراتژی کلان کشور باشد. در این مسیر، باید از ظرفیت دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی به نحو احسن استفاده شود.
ما در حال حاضر در حوزه میکروالکترونیک افراد برجستهای داریم که در سطح بینالمللی صاحبنظر هستند. به عنوان مثال، دانشگاه شریف چندین استاد هیئت علمی دارد که در این حوزه جزو نخبگان جهانی محسوب میشوند. اما با شرایط فعلی، نمیتوان خوشبین بود که بدون تغییرات اساسی در تأمین منابع، به موفقیت قابلتوجهی دست پیدا کنیم. کشورهایی مانند مالزی، کره جنوبی و حتی روسیه در حال ورود و تقویت جایگاه خود در این صنعت هستند و ما نیز باید با برنامهریزی دقیق به این مسیر ورود کنیم. با همکاری این کشورها و استفاده از رویکرد فبلس (Fabless manufacturing)، میتوانیم به تولید نمونههای اولیه برسیم و گامهای اولیه را برای کاهش وابستگی برداریم.
اگر هدف ما دستیابی به استقلال فناورانه در این حوزه است، باید ابتدا به تأمین زیرساختهای اساسی بپردازیم. حتی اگر بخواهیم در لایههای بالاتر و نرمافزاری فعالیت کنیم و برای مثال مدلهای پایه (Foundation Models) را توسعه دهیم، به زیرساختهای قدرتمندی نیاز داریم. بدون تأمین این منابع، حتی در صورت خرید فناوریهای پیشرفته نیز وابستگی ما به واردات و تحریمها باقی خواهد ماند. برای رسیدن به لایههای عمیقتر فناوری، باید برنامهریزی کنیم تا علاوه بر درک تکنولوژی، به مرحله ساخت و تولید نیز ورود کنیم.
در نهایت، تأمین زیرساختهای لازم برای توسعه هوش مصنوعی نیازمند همکاری بیندستگاهی، برنامهریزی بلندمدت، و سرمایهگذاری هدفمند است. این اقدامات نهتنها به رشد فناوری هوش مصنوعی کمک میکند، بلکه زمینه را برای دستیابی به استقلال فناورانه و کاهش وابستگی به خارج فراهم میکند.
پژوهشگاه در این موضوع چه نقشی را ایفا میکند؟
پژوهشگاه ارتباطات و فناوری اطلاعات بهعنوان بازوی تحقیق و توسعه وزارت ارتباطات، نقش کلیدی در توسعه زیرساختهای حوزه هوش مصنوعی ایفا میکند. یکی از اصلیترین وظایف پژوهشگاه، طراحی و نظارت بر زیرساختهای فناوری اطلاعات و ارتباطات است که برای توسعه هوش مصنوعی ضروری هستند. این شامل مطالعات مکانیابی قطبهای مراکز داده، تأمین تجهیزات مرتبط، و ایجاد بسترهای لازم برای حمایت مالی دولت از پروژههای زیرساختی است.
بهعنوان مثال، ابررایانه سیمرغ، که یکی از بزرگترین و پیشرفتهترین پروژههای کشور در حوزه پردازشهای سریع است، با نظارت و مدیریت پژوهشگاه توسعه یافته است. این پروژه نشاندهنده توانمندی پژوهشگاه در طراحی و اجرای پروژههای پیچیده و زیرساختی است. پژوهشگاه با استفاده از تجربه و تخصص خود، توانسته است در ترمیم و تقویت زیرساختهای مرتبط با مراکز داده و پردازشهای سریع نقش مؤثری ایفا کند.
در حوزههایی مانند میکروالکترونیک، ممکن است نقش پژوهشگاه کمرنگتر به نظر برسد، چرا که این حوزه نیازمند تخصصهای بسیار پیشرفته و مشارکت بخشهای تخصصی دیگر است. با این حال، پژوهشگاه میتواند بهعنوان هماهنگکننده و تسهیلگر، بین نهادهای مختلف ارتباط برقرار کند و از ظرفیتهای موجود در دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی بهرهبرداری نماید. برای مثال، پژوهشگاه میتواند با همکاری دانشگاههای برتر کشور، مانند دانشگاه شریف که دارای اساتید برجسته در حوزه میکروالکترونیک هستند، پروژههای مشترکی را تعریف و اجرا کند.
برای تحقق این اهداف، تأمین منابع مالی کافی در سطح ملی ضروری است. این موضوع نیازمند یک ناظر مرکزی است که بتواند تمامی این اقدامات را منسجم کند و از پراکندگی جلوگیری کند. به نظر میرسد وجود یک سازمان ملی با نقش نظارتی و سیاستگذاری میتواند راهحل مناسبی باشد. این سازمان باید مسئولیت انسجامبخشی به تلاشها، تأمین منابع مالی، و راهبری زیستبوم هوش مصنوعی را بر عهده بگیرد. پژوهشگاه میتواند بهعنوان بازوی فنی و تحقیقاتی این سازمان، در طراحی و اجرای پروژهها نقش فعالی ایفا کند.
در نهایت، پژوهشگاه ارتباطات و فناوری اطلاعات با استفاده از توانمندیهای خود در حوزه تحقیق و توسعه، میتواند بهعنوان یکی از بازیگران اصلی در توسعه زیرساختهای هوش مصنوعی عمل کند. این نقش نهتنها شامل طراحی و نظارت بر پروژههای زیرساختی است، بلکه هماهنگی بین نهادهای مختلف و استفاده از ظرفیتهای داخلی را نیز در بر میگیرد. با حمایتهای لازم و همکاری بیندستگاهی، پژوهشگاه میتوان
د بهعنوان موتور محرکه توسعه هوش مصنوعی در کشور عمل کند.
آیا تعدد مراکز در حوزه هوش مصنوعی در ساختار حاکمیتی نیاز است؟
سوال بسیار مهمی است. وقتی صحبت از تعدد مراکز در سطح حاکمیتی در حوزه هوش مصنوعی میشود، باید به این نکته توجه کنیم که این مراکز نقشهای کلیدی در سیاستگذاری، نظارت، و هدایت این حوزه دارند. در حال حاضر، نهادهای مختلفی مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای عالی فضای مجازی، معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، و وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات هر کدام به نوعی درگیر موضوع هوش مصنوعی هستند. این تعدد مراکز حاکمیتی هم نقاط قوت دارد و هم نقاط ضعف.
از یک طرف، وجود نهادهای مختلف میتواند به تخصصیتر شدن فعالیتها در حوزههای مختلف هوش مصنوعی کمک کند. برای مثال، یک نهاد ممکن است روی سیاستگذاریهای کلان و تنظیم مقررات تمرکز کند، در حالی که نهاد دیگر بر روی توسعه زیرساختها یا حمایت از نوآوریها متمرکز شود. این تقسیم وظایف میتواند به پیشرفت سریعتر در هر حوزه منجر شود.
اما از طرف دیگر، اگر این نهادها همپوشانی زیادی در وظایف داشته باشند یا بدون هماهنگی فعالیت کنند، میتوانند باعث موازیکاری، پراکندگی منابع، و کندی در پیشرفتها شوند. متأسفانه، تا حدودی این اتفاق در حال حاضر نیز رخ داده است. نهادهای مختلف گاهی اوقات سیاستها و برنامههای مشابهی را دنبال میکنند یا درگیر رقابتهای داخلی میشوند که این موضوع به جای پیشرفت، باعث هدررفت منابع و زمان میشود.
در اینجا نقش یک سازمان ملی هوش مصنوعی که تحت نظر ریاست جمهوری فعالیت کند، بسیار حیاتی است. این سازمان باید بهعنوان ناظر و راهبر اصلی حوزه هوش مصنوعی عمل کند. وظیفه این سازمان تعیین چارچوبها، سیاستها، و اولویتهای ملی است تا از موازیکاری جلوگیری شود و منابع بهطور بهینه تخصیص یابند. این سازمان باید اطمینان حاصل کند که هر نهاد در حوزه تخصصی خود فعالیت میکند و هماهنگی لازم بین نهادهای مختلف وجود دارد.
بهعلاوه، این سازمان میتواند بهعنوان نماینده حاکمیت، نقش هماهنگکننده بین نهادهای مختلف را ایفا کند و از ایجاد رقابتهای بیثمر جلوگیری کند. برای مثال، میتواند با تعریف پروژههای کلان و تقسیم وظایف بین نهادها، مانع هدررفت منابع شود و همزمان از تخصص هر نهاد به بهترین شکل استفاده کند.
در نهایت، تعدد مراکز حاکمیتی در حوزه هوش مصنوعی میتواند مفید باشد، اما تنها در صورتی که تحت نظارت و هدایت یک سازمان ملی منسجم و قدرتمند قرار گیرند. این سازمان باید اطمینان حاصل کند که هر نهاد در حوزه تخصصی خود فعالیت میکند و هماهنگی لازم بین نهادهای مختلف وجود دارد. در غیر این صورت، تعدد مراکز میتواند به جای پیشرفت، باعث کندی و پراکندگی شود.
در میان تعدد متولیان این حوزه در کشور جایگاه سازمان ملی هوش مصنوعی چگونه تعریف میشود؟
سازمان ملی هوش مصنوعی باید بهعنوان نهاد راهبر و هماهنگکننده در حوزه هوش مصنوعی عمل کند. جایگاه این سازمان در میان تعدد متولیان این حوزه، بسیار حیاتی است. سازمان ملی هوش مصنوعی باید تمرکز خود را بر نظارت بر اجرای سند ملی هوش مصنوعی و برنامههای کلان مرتبط قرار دهد، نه اینکه وارد کارهای اجرایی شود. کارهای اجرایی باید به بخشهای تخصصیتر مانند شرکتها، دانشگاهها، و مراکز تحقیقاتی سپرده شود، چرا که این نهادها توانایی و انعطاف بیشتری برای انجام پروژههای عملیاتی دارند.
وظیفه اصلی سازمان ملی هوش مصنوعی، تسهیلگری و حمایت از این نهادها است. این سازمان باید با ایجاد بسترهای لازم، مانند تسهیل دسترسی به دادهها، زیرساختهای محاسباتی، و منابع مالی، به بخش خصوصی و دانشگاهها کمک کند تا بتوانند بهطور مؤثر در حوزه هوش مصنوعی فعالیت کنند. همچنین، سازمان ملی هوش مصنوعی باید با تدوین استانداردها و قوانین مناسب، از ایجاد رقابتهای ناسالم جلوگیری کند و اطمینان حاصل کند که تمامی بازیگران در چارچوب مشخصی فعالیت میکنند.
یکی از مهمترین نقشهای سازمان ملی هوش مصنوعی، نظارت دقیق بر اجرای سند ملی هوش مصنوعی و برنامههای مرتبط است. این سازمان باید اطمینان حاصل کند که اهداف کلان تعیینشده در سند ملی بهطور کامل و دقیق اجرایی میشوند. این نظارت باید بهگونهای باشد که از موازیکاری جلوگیری کند و هماهنگی لازم بین نهادهای مختلف را فراهم کند.